عاشق گورش را گم نمي كند
يك وجب خاك پاي تو را
دو دستي مي چسبد
تا هزار سال سپيد
به هزار روي سياه
نشان دهد
بايد آدمها بفهمند
قصه ء عاشقي
شايد
كه سري دراز دارد
اما من سرم
فقط
براي گم نكردن گورم
از كنار تو
درد مي كند
کنارم که باشی
بغضی برای شکستن نیست
عشق سرخ است
و من
تمام دلیل های دنیا را
برای دوست داشتنت
دانه دانه
-شیرین-
به پای تو می ریزم
کنارم که باشی
این چهار دیواری
اختیاری ست
و سالنامه ها
هر شبی را که
مـــــن می گویم
یلدا، اعلام خواهند كرد