Friday, July 31, 2015

درد

خيابان ها
رحمي
به پاهاي خسته ات
نداشته اند

قطارها !
براي پلك هاي زخمي تو
در ايستگاه معشوقهء مرده ات
نگه نمي دارند

فرودگاه
شبانه روزي ست
شبيه داروخانه ، شايد!
بيايند ... بروند
چيزي كه در رفت و آمد است
درد است
داروخانه ها
لااقل
كمي درمان مي فروشند

حالا باز برو
به خيابان
ايستگاه
فرودگاه !

تو درد داري
بايد اين ها را بگذاري
جاي ديگري بروي
جايي كه لااقل
كمي
فقط كمي
درمان بفروشند

No comments:

Post a Comment