خيابان ها
رحمي
به پاهاي خسته ات
نداشته اند
قطارها !
براي پلك هاي زخمي تو
در ايستگاه معشوقهء مرده ات
نگه نمي دارند
فرودگاه
شبانه روزي ست
شبيه داروخانه ، شايد!
بيايند ... بروند
چيزي كه در رفت و آمد است
درد است
داروخانه ها
لااقل
كمي درمان مي فروشند
حالا باز برو
به خيابان
ايستگاه
فرودگاه !
تو درد داري
بايد اين ها را بگذاري
جاي ديگري بروي
جايي كه لااقل
كمي
فقط كمي
درمان بفروشند
رحمي
به پاهاي خسته ات
نداشته اند
قطارها !
براي پلك هاي زخمي تو
در ايستگاه معشوقهء مرده ات
نگه نمي دارند
فرودگاه
شبانه روزي ست
شبيه داروخانه ، شايد!
بيايند ... بروند
چيزي كه در رفت و آمد است
درد است
داروخانه ها
لااقل
كمي درمان مي فروشند
حالا باز برو
به خيابان
ايستگاه
فرودگاه !
تو درد داري
بايد اين ها را بگذاري
جاي ديگري بروي
جايي كه لااقل
كمي
فقط كمي
درمان بفروشند
No comments:
Post a Comment